English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2545 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
true false questions U پرسشهای درست- نادرست
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
denials U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
denial U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
fallacy of composition U استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
boolean operation U کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
logic U یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
traced U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
micr U سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
He can neither read nor write. U نه می تواند بخواند نه بنویسد
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
connivance U ی تواند زن خود را طلاق دهد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
One cannot be in two places at once. <proverb> U یکنفر نمى تواند در یک زمان دو جا باشد .
One cannot put back the clock. <proverb> U هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند .
delinquent U مجرم
convicting U مجرم
offenders U مجرم
convicted U مجرم
convict U مجرم
delinquents U مجرم
blameworthy U مجرم
offender U مجرم
convicts U مجرم
violaor U مجرم
criminal U مجرم
criminals U مجرم
culpable U مجرم
This would provide an obvious solution [to the problem] . U این می تواند یک راه حل واضح [به مشکل] فراهم می کند.
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> U یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
recognition U و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
How many coaches can the engine pull ? U این لوکومو تیو چند تا واگه را می تواند بکشد ؟
He cannot sit up, much less walk [ to say nothing of walking] . U او [مرد] نمی تواند بنشیند چه برسد به راه برود.
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
wrongdoer U مجرم متخلف
recidivist U مجرم به عادت
recidivists U مجرم به عادت
principals U مجرم اصلی
guilty U بزهکار مجرم
criminate U مجرم خواندن
principal U مجرم اصلی
wrongdoers U مجرم متخلف
guilty U مجرم مرتکب
principal in the first degree U مجرم اصلی
The damage can't have been caused accidentally. U آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
You cannot make a silk purse out of a sows ear . <proverb> U هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
requisitions U واست استرداد مجرم
requisitioning U واست استرداد مجرم
requisitioned U واست استرداد مجرم
rehabilitation U اعاده حیثیت مجرم
requisition U واست استرداد مجرم
pronounce quilty U مجرم قلمداد کردن
extradite U مجرم را مسترد کردن
they held culplabe U اورامقصر یا مجرم شناختند
extraditing U مجرم را مسترد کردن
to be culpable for something U مجرم به چیزی بودن
extradites U مجرم را مسترد کردن
extradited U مجرم را مسترد کردن
an athlete's body [circulation] can take a lot of punishment. U بدن [گردش خون] یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .
nobody can take work [abuse] indefinitely. U هیچ کس نمی تواند کار [سو استفاده] را به طور نامحدود تحمل بکند.
Nothing can.compensate for the loss ones health. U هیچ چیز سلامت از دست رفته انسان رانمی تواند جبران کند
convictions U محکوم یا مجرم شناخته شدن
principal offender U مباشر در جرم مجرم اصلی
conviction U محکوم یا مجرم شناخته شدن
identification U تشخیص تشخیص دادن
strappado U مچ دستهای مجرم را بر پشت او بستن واویختن وی ازطناب
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
The blind can not lead the blind. <proverb> U کور کى مى تواند کور دگر را راهنمایى کند.
to pair somebody off [up] with somebody U کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
foulest U نادرست
fouler U نادرست
phony U نادرست
unsafe U نادرست
dishonest U نادرست
in error <adj.> U نادرست
phoney U نادرست
inexact U نادرست
fouled U نادرست
inaccurate U نادرست
erroneous U نادرست
amiss U نادرست
out of a U نادرست
out of order U نادرست
out of trim U نادرست
unfair U نادرست
unfairly U نادرست
false U نادرست
foul U نادرست
phoneys U نادرست
phonies U نادرست
false <adj.> U نادرست
imprecise U نادرست
infirmly U نادرست
wrongful U نادرست
trumped-up U نادرست
impure U نادرست
spurious U نادرست
sinister U کج نادرست
crooked U نادرست
trumped up U نادرست
fouls U نادرست
inconsecutive U نادرست
inconsequent U نادرست
false code U کد نادرست
fallacy of composition U تعمیم نادرست
distractor U گزینه نادرست
inaccurate U نادرست یا غلط
misconstruction U تعبیر نادرست
misconstruction U تفسیر نادرست
error U عقیده نادرست
false information U خبر نادرست
foul play U کار نادرست
miscue U ضربه نادرست
mispronounciation U تلفظ نادرست
missatement U گفته نادرست
mistranslation U ترجمه نادرست
false U ساختگی نادرست
false code U رمز نادرست
foul bill of lading U بارنامه نادرست
errors U عقیده نادرست
misconstructions U تعبیر نادرست
jackleg U ناشی نادرست
untrue U نادرست خائن
paralogism U قیاس نادرست
improper U نامناسب نادرست
inaccurately U بطور نادرست
by indirection U با وسائل نادرست
chuck U پرتاب نادرست
wrong answers U پاسخهای نادرست
misinformation U خبر نادرست
wrongfully U بطور نادرست
vicious U بدطینت نادرست
chucked U پرتاب نادرست
chucks U پرتاب نادرست
wrong information U اطلاعات نادرست
heterography U املای نادرست
unsound U ناخوش نادرست
inexactly U بطور نادرست
mispronunciations U تلفظ نادرست
mispronunciation U تلفظ نادرست
misconstructions U تفسیر نادرست
Recent search history Forum search
2New Format
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1ICR
1 want to have chat on video cam? i have a girlfriend, can she join us?
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1I am good with figures,how about you?
1may fader good
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com